تاریخچه بارگاه امامین جوادین (ع) و روند تحولات معماری آن
چکیده
آستان کاظمین در بغداد، از عتبات عالیات عراق و بارگاه دو امام هفتم و نهم شیعیان، امام کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) است. این زیارتگاه، از زمان شکلگیری تا امروز، دستخوش تغییرات و تحولات معماری فراوانی بوده است. در این پژوهش، تلاش شده تا با استناد به متون تاریخی معتبر، تاریخچهای مختصر و در عین حال جامع، از روند بازسازی و توسعه این آستان و مهمترین تحولات معماری آن عرضه شود و نقش رجال و حاکمانی بازشناسی گردد. که تأثیرگذاری در این بازسازیها و تحولات داشتهاند. همچنین تلاش شده تا با نگاهی نقادانه به آثار نویسندگان قبلی، برخی از مطالبی که فاقد مدرک و سند کافی است، مشخص و تبیین شود.مقدمه
آستان مقدس کاظمین، مرقد دو تن از امامان معصوم شیعیان دوازدهامامی، حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) و حضرت امام محمد جواد (علیه السلام) است و از عتبات عالیاتِ عراق و از مقدسترین زیارتگاههای شیعه به شمار میآید. تاکنون نوشتههای متعددی دربارهی تاریخچه این آستان مقدس و روند ساخت و ساز و تحولات معماری آن، در قالب کتاب و مقاله صورت گرفته است. از مهمترین متونی که به عنوان منبع در نگارش تاریخچه این بارگاه وجود دارد، منظومه صدای الفؤاد إلی حمی الکاظم و الجواد، سروده محمد بن طاهر سماوی (درگذشته 1373ق) است که در سال 1941 میلادی در نجف چاپ شده است. این منظومه، یکی از چهار منظومهای به شمار میرود که سماوی در بیان تاریخچه هر یک از عتبات عالیات سروده است. سماوی در این منظومهها، به بازسازیها و اقدامات عمرانی صورت گرفته در هر یک از عتبات عالیات اشاره کرده، اما در منابع کهن و دست اول موجود، به تعدادی از بازسازیها و ساخت و سازهایی که سماوی از آن سخن گفته، اشاره نشده است. به هر حال، منظومههای چهارگانه سماوی، به منبعی برای دیگران تبدیل شده و نویسندگانی که پس از وی به تاریخ عتبات عالیات پرداختهاند، مکرر به این منظومهها استناد جستهاند.کتاب تاریخ کاظمین و بغداد نوشته مرحوم میرزا عباس فیض، از بهترین تحقیقات صورت گرفته درباره بارگاه کاظمین است که در سال 1327 شمسی در چاپخانه قم منتشر شده است. این اثر در اصل دو جلد را شامل میگردد که جلد نخست آن به تاریخ کاظمین، و جلد دوم آن به تاریخ بغداد اختصاص دارد و گویا جلد دوم تاکنون منتشر نشده است. نویسنده این کتاب به شیوه تحلیلی و گاه با نگاه انتقادی، به بیان تاریخچه این بارگاه مقدس پرداخته و سیر تحولات معماری آن را بررسی کرده است. همچنین توصیف دقیقی از معماری و ساختمان این آستان آورده و به اجمال به مباحث دیگری مانند مدفونان در آن پرداخته است.
چندی پس از انتشار این اثر، دو کتاب دیگر نیز به زبان عربی، در تاریخ بارگاه کاظمین منتشر گردید: کتاب اول با عنوان تاریخ الامامین الکاظمین و روضتهما الشریفة من یوم دفنهما فیها الی زماننا الحاضر، نوشته جعفر نقدی است که در بغداد در سال 1369 ق / 1950 م. منتشر شد. کتاب دوم که از کتاب اول مفصلتر است، با عنوان تاریخ المشهد الکاظمی نوشته محمد حسن آل یاسین است که در سال 1387 ق/ 1967 م در بغداد منتشر شد. این کتاب در سال 1371 شمسی، به سفارش کنگره جهانی حضرت رضا (علیه السلام) با عنوان تاریخ حرم کاظمین به فارسی برگردانده و منتشر شد. از ویژگیهای این اثر، اطلاعات مفصلی است که درباره بازسازیها و توسعه آستان در دورههای متأخر به دست میدهد و متن کامل اشعار و قصایدی را نقل میکند که شاعران عرب در این باره سرودهاند. پس از گذشت نزدیک چهل سال از شهادت امام کاظم (علیه السلام)، در سال 220 قمری نیز امام جواد (علیه السلام) در بغداد از دنیا رفتند و بدن مطهر ایشان را در کنار قبر جدشان امام کاظم (علیه السلام) به خاک سپردند. (17) در اخبار تاریخی مربوط به سدههای پنجم تا هفتم هجری، از زیارتگاه و مدفن شریف این دو امام، به جز نام «مقابر قریش»، در موارد متعددی نیز با نام «مشهد باب التبن» یاد شده است. افزون بر کتابها و آثار یاد شده، تاکنون چند مقاله نیز به دو زبان عربی و فارسی دربارهی تاریخچه بارگاه کاظمین نوشته است که در مقایسه با کتابهای موجود در این موضوع، اطلاعات دست اول یا تحلیلهای جدیدی به دست نمیدهد. همچنین کتابهایی نیز نگارش یافته که به شهر کاظمین یا ابعاد دیگری از این آستان مقدس همچون مدفونان در آن میپردازد.
آن چه ما را به قلمفرسایی دوباره و نگارش پژوهش حاضر وادار کرده، آن است که با استناد به متون تاریخی معتبر و منابع و شواهد اصیل و دست اول، تاریخچهای مختصر و در عین حال جامع از روند بازسازی و توسعه این آستان و مهمترین تحولات معماری آن در دورههای تاریخی مختلف عرضه کنیم و نقش رجال و حاکمانی را واکاوی نماییم که نقش تأثیرگذاری در این بازسازیها و تحولات داشتهاند؛ ضمن آن که تلاش کردهایم تا به آثار نویسندگان و پژوهشگران قبلی در همین موضوع، نگاه نقادانه داشته باشیم و برخی از مطالب فاقد مدرک و سند تاریخی محکم و کافی را مشخص و تبیین کنیم.
پیشینه و اسامی تاریخی محل دفن امامین جوادین (علیهما السلام)
زمینی که امروزه آستان مقدس کاظمین در آن واقع است، نخستین بار به دستور منصور عباسی پس از تأسیس بغداد در سال 149 قمری، به قبرستانی به نام «مقابر قریش» (قبرستان قریش) تبدیل شد. (2) نام این مقابر، بارها در منابع تاریخی متقدم، برای دلالت بر محل وقوع آستان کاظمین آمده است و بنابراین نام تاریخی اصیل این مکان به شمار میآید.خطیب بغدادی از یکی از شیوخ خود نقل کرده که مقابر قریش در آغاز به قبرستان «شونیزی کوچک» شناخته میشد. (3) به کار بردن لفظ کوچک در این جا، برای تمایز آن از قبرستان «شونیزی بزرگ» (واقع در نزدیکی محله «توثه» بغداد که فاصله چشمگیری با محل کنونی کاظمین داشته) بوده است که بسیاری از صوفیان مشهور بغدادی همچون سَریّ سَقَطی، جنید قواریری، جعفر خُلدی و .... در آن مدفون بودهاند. (4)
خطیب بغدادی در وجه تسمیه دو قبرستان شونیزی بزرگ و کوچک نوشته است:
"دو برادر به نامهای «شونیزی» بودهاند که هر یک از آنها پس از مرگ در یکی از این دو قبرستان دفن شدند و لذا این دو قبرستان به آنها منسوب گشت. (5)"
اما آل یاسین با بیان این که «شونیز» کلمهای عربی به معنای دانه سیاه است، احتمال داده این نام، پس از انقراض سلسله ساسانی و پیش از ساختن بغداد، بر این مکان اطلاق میشده است. (6) اما به اعتقاد مرحوم مصطفی جواد، خبر خطیب بغدادی، مبنی بر وجود دو قبرستان در بغداد به نامهای شونیزی کبیر و صغیر، خبر واحد و آشفتهای است که نام شونیزی صغیر تنها در این گزارش آمده است. اگر مقابر قریش پیش از ساخت بغداد به این نام شناخته میشده، تاریخنگاران بایست به این موضوع اشاره میکردند؛ نه این که گویند: منصور نخستین کسی است که این محل را به قبرستان تبدیل کرد. (7)
در برخی منابع تاریخی نیز از این قبرستان با نام «مقابر بنیهاشم» یاد شده است. (8) شیخ مفید در این باره مینویسد: «آن جا قبرستان بنیهاشم و بزرگان مردم بوده است.» (9) به عقیده آلیاسین، شاید هدف منصور از انتخاب نام «قریش» برای این قبرستان، آن بوده است که عموم قریشیان، و در درجه اول عباسیان و علویان و دیگران، در آن به خاک سپرده شوند. (10) اشتهار آن به «مقابر بنیهاشم» نیز میتواند ناظر به همین موضوع باشد.
گفته میشود جعفر اکبر فرزند منصور نخستین کسی بود که در قبرستان قریش دفن گردید. وی در سال 150 قمری از دنیا رفت. (11) پس از وی، هیثم بن معاویه، والی منصور بر بصره، در سال 156 قمری در این قبرستان دفن شد (12) و با به خاک سپردن شخصیتهای مشهوری همچون ابویوسف قاضی (م 182 ق) و زبیده همسر هارونالرشید (م 216 ق) دفن اموات در این قبرستان ادامه یافت.
بر اساس گزارشهای تاریخی معتبر، پس از آن که امام کاظم (علیه السلام) در سال 183 قمری در زندان «سندی بن شاهک» مسموم شدند و به شهادت رسیدند، پیکر مطهر ایشان را به «مقابر قریش» انتقال دادند و در کنار شخصی از خاندان «نوفلی» به نام «عیسی بن عبدالله» دفن کردند. (13) به گفته نویسنده اثبات الوصیه، آن حضرت را در مکانی به خاک سپردند که خود ایشان در زمان حیات خریداری کرده بودند. (14)
از برخی روایات نقل شده در منابع شیعه، چنین برمیآید که قبر ایشان پس از خاکسپاری، درون محوطه محصوری قرار داشت که شیعیان، از ترس حاکمان به سختی میتوانستند آن را زیارت کنند، لذا امام رضا (علیه السلام) به شیعیان اجازه داده بودند تا از پشتِ دیوار به امام کاظم (علیه السلام) سلام بدهند. (15) بر اساس روایت دیگری، امام رضا (علیه السلام) به شیعیان فرمودند تا در مساجدی که اطراف قبر شریف قرار دارد، نماز و دعا بخوانند. (16)
پس از گذشت نزدیک چهل سال از شهادت امام کاظم (علیه السلام)، در سال 220 قمری نیز امام جواد (علیه السلام) در بغداد از دنیا رفتند و بدن مطهر ایشان را در کنار قبر جدشان امام کاظم (علیه السلام) به خاک سپردند. (17)
در اخبار تاریخی مربوط به سدههای پنجم تا هفتم هجری، از زیارتگاه و مدفن شریف این دو امام، به جز نام «مقابر قریش»، در موارد متعددی نیز با نام «مشهد باب التبن» یاد شده است. (18) این وجه تسمیه نزدیکی این زیارتگاه با قبرستان دیگری به نام «باب التین» (واقع در ساحل غربی رود دجله)؛ (19) و وجه تسمیه «مشهد غربی»، به علت واقع شدن این آستان در سمت غربی رود دجله بوده است.
همچنین با انتساب این محل به امام کاظم (علیه السلام)، در منابع تاریخی سدههای میانی، بارها از این آستان مقدس با نام «مشهد موسی بن جعفر (علیه السلام) یاد شده است. (20) در نخستین اخبار سده هفتم نیز شاهد به کار بردن نام «مشهد کاظمی» برای این بارگاه هستیم. (21) بیتردید چنین نامگذاریهایی، باعث شد تا این آستان و محله اطراف آن، به مرور زمان به «کاظمیه» و «کاظمین» شهرت یابد و در سده متأخر، به نام اصلی و غالب این منطقه تبدیل شود.
آستان کاظمین از دوره آل بویه تا آغاز دوره صفوی
اطلاع دقیقی از وضعیت بنای اولیه آستان کاظمین، تا قرن چهارم هجری، در دست نیست. اما بیتردید در نیمههای این قرن، ساختمان زیارتگاهی بر قبر مطهر دو امام وجود داشته است. زیرا در ذیل زندگینامه «ناشی» (م 365 ق)، شاعر بزرگ شیعه، گفتهاند که او به دست خود چلچراغ مربع و زیبایی ساخت و این چلچراغ در زیارتگاه کاظمین نصب گردید. (22)منابع تاریخی، دربارهی زمان ساخت و تاریخهای بازسازی و توسعه آستان کاظمین تا نیمه دوم سده پنجم هجری سکوت کردهاند و همانگونه که اشاره شد، عمده مطالب نویسندگان متأخر در این باره، برگرفته از اشعار محمد بن طاهر سماوی است. بر این اساس، مرحوم سماوی از احداث ساختمان این آستان مقدس به دست معزالدوله دیلمی (حک: 334- 356) در سال 336 قمری، یعنی دو سال پس از تصرف بغداد به دست آلبویه در 334 قمری، سخن گفته است. (23) اما در منابع کهن موجود، اشاره صریحی به ساخت بارگاه کاظین به دست معزالدوله به چشم نمیخورد. تاریخنگاران تنها اشاره کردهاند به این که در سال 358 قمری عضدالدوله دیلمی جنازه معزالدوله را از محل دفن وی در خانهاش، به آرامگاه اختصاصی وی در مقابر قریش منتقل کرد. (24)
رود دجله در سال 367 قمری، طغیان نمود و سیلاب ناشی از آن، بخشهای زیادی از سمت شرقی بغداد را غرق کرد. در سمت غربی بغداد نیز بخشهایی از قبرستان «باب التین» (نزدیک آستان کاظمین) به زیر آب فرو رفت. (25)
عضدالدوله دیلمی (حک: 366- 372) امیر مقتدر آلبویه، در سال 369 قمری، خدمات عمرانی و اجتماعی گستردهای را در بغداد آغاز کرد. او مساجد و بازارهایی در این شهر احداث نمود و کانالهای آبی خراب شده را بازسازی کرد. (26) به گفته سماوی، عضدالدوله حصاری در اطراف حرم کاظمین ایجاد نمود که شاید هدف وی از این کار، محافظت روضه مقدسه از سیلابهای رود دجله بوده است. (27)
در منابع تاریخی موجود، اشاره صریحی مبنی بر این اقدام عضدالدوله در بارگاه کاظمین به چشم نمیخورد، اما با توجه به وجود گزارش خدمات عمرانی عضدالدوله در بغداد و نیز گزارشهایی مبنی بر اقدامات عمرانی وی در دو آستان امام علی (علیه السلام) در نجف و امام حسین (علیه السلام) در کربلا، (علیه السلام) (28) میتوان احتمال داد که عضدالدوله در آستان کاظمین نیز به اقدامات و خدماتی دست زده باشد.
به هر حال، به خاک سپردن چند تن از امرای بزرگ آل بویه در آستان کاظمین را میتوان نشانهای بر اهتمام و توجه آنان به این آستان دانست؛ زیرا افزون بر معزالدوله، منابع تاریخی، به دفن شدن دو امیر دیگر از این خاندان شامل ابوطاهر جلالالدوله (م 435 ق) فرزند بهاء الدوله فرزند عضدالدوله، و فرزند بزرگ جلالالدوله معروف به «ملک عزیز» (م 441 ق) اشاره کردهاند. (29)
در سده پنجم هجری، شیعیان که عمدتاً در محله کرخ بغداد ساکن بودند، همه ساله در روز عاشورا مراسم عزاداری، و در عید غدیر، مراسم جشن و سرور برپا میکردند. اما گاه برپایی این مراسمها، به فتنه و درگیری میان شیعه و سنی میانجامید. از جمله در سال 441 قمری، به دنبال برگزاری مراسم روز عاشورا، میان آنان درگیری شدیدی رخ داد که در نتیجه آن تعداد زیادی از مردم کشته و زخمی شدند. (30)
در سال 443 قمری، فتنه میان شیعیان و اهل سنت در بغداد به اوج رسید. با تحریک برخی از حنبلیان، سنیان به آستان کاظمین یورش بردند و همه هدایای نفیس و اشیای گرانبهای موجود در آن جا، شامل چلچراغها، پردهها و محرابهای طلا و نقره را غارت کردند. آنها سپس قبر مطهر دو امام و دو گنبد چوبی موجود را آتش زدند و به دنبال آن قبور بسیاری از امرا، وزرا و شخصیتهای مشهور در اطراف قبرهای دو امام از جمله قبور معزالدوله و جلالالدوله دیلمی، قبور جعفر فرزند منصور دوانیقی، امین عباسی فرزند هارون و مادرش زبیده در آتش سوخت. (31)
پس از این آتشسوزی، در سال 444 قمری، «ارسلان بساسیری» و «ملک رحیم» (حک: 440- 447)، آخرین امیر آلبویه، با هم کاری یک دیگر، حرم را بازسازی و دو صندوقچه چوبی جدید بر روی هر یک از قبور نصب کردند و گنبدی از همان چوب بر قبر بنا نهادند. اما به عقیده مصطفی جواد، بساسیری پس از تسلط بر بغداد در سال 450 قمری به تنهایی به این کار اقدام کرد.آل یاسین، ادامه آشوبها و فتنههای مذهبی بغداد تا سال 449 قمری را قرینهای در تأیید نظریه وی میداند. (32)
با این حال، در منابع تاریخی به بازسازی آستان کاظمین از سوی بساسیری یا اقدامات عمرانی دیگر وی در آن جا، اشارهای نشده است. اما گزارشهایی تاریخی مبنی بر احداث ساختمان (یا بازسازی) آستان امامین عسکریین در سامرا به دست وی وجود دارد. (33) که شاید سماوی با در نظر گرفتن این موضوع، حدس زده که بساسیری در زمان تسلط خود بر بغداد، به بازسازی آستان کاظمین نیز اقدام کرده است.
در سال 466 قمری، مصادف با اوایل دوره حاکمیت سلجوقیان، بار دیگر رود دجله طغیان کرد و سمت شرقی بغداد را سیلاب فراگرفت. بخشهایی از سمت غربی بغداد نیز، از جمله قبرستان احمد بن حنبل و آستان کاظمین به زیر آب فرو رفت و حصار آستان مقدس فروریخت. لذا شرفالدوله مسلم بن قریش عُقیلی، مبلغ هزار دینار برای بازسازی آن صرف کرد. (34)
در سال 479 قمری، ملکشاه سلجوقی به همراه وزیر خود خواجه نظامالملک وارد بغداد شدند و مشهد کاظمین و سایر مزارات مشهور بغداد نظیر معروف کرخی، احمد بن حنبل و ابوحنیفه را زیارت کردند. آنها سپس به زیارت مشاهده امام علی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) رفتند. (35)
نویسنده النقض، از بازسازی آستان کاظمین به دست مجدالملک براوستانی قمی (مقتول در 492 ق)، وزیر برکیارق سلجوقی (فرزند ملکشاه) خبر داده است. (36) سماوی در منظومه خود، تاریخ این بازسازی را سال 490 قمری تعیین کرده و از اقدامات عمرانی مفصل مجدالملک نظیر کاشیکاری گنبد و ساخت دو مناره و صندوقچههای قبر و احداث استراحتگاه برای زائران خبر داده است. (37)
اگرچه مجدالملک براوستانی خدمات عمرانی متعددی در مشاهده ائمه داشته و نویسنده النقض نیز اقدامات دیگر وی از جمله احداث (یا بازسازی) آستان عسکریین، مقبره ائمه بقیع و مقبره حضرت عبدالعظیم حسنی را گزارش داده، اقدامات مفصلی که سماوی از آن یاد کرده، چه در کتاب نقض و چه در سایر منابع تاریخی، گزارش داده نشده است.
در محرم سال 517 قمری، خلیفه عباسی المسترشدبالله از جنگ با نورالدوله دُبَیس بن صَدَقه (حاکم شیعه مذهب بنیمزید) به بغداد بازگشت و به دنبال آن، اهل سنت به آستان کاظمین یورش بردند و درها و پنجرههای آن را کندند و گنجینهها و اشیای باارزش موجود در آن را به غارت بردند. پس از آن، سادات علوی به دیوان خلافت شکایت کردند و خلیفه دستور داد تا جنایتکاران را مجازات کنند و بعضی از اشیای به غارت رفته را بازگردانند. (38) ابن قلانسی (درگذشته 555 ق) ضمن اشاره به این حادثه، میگوید: «مقابر قریش در بغداد غارت شد و چراغهای زراندود و پردهها و ابریشمهای آن به تاراج رفت.» (39)
رود دجله در دو سده ششم و هفتم هجری، چند بار طغیان کرد و سیلابهای عظیمی در بغداد جاری شد که در نتیجه آنها، به آستان کاظمین نیز آسیبهایی رسید. از جمله در سالهای 554 قمری (40) و 569 قمری (که در اثر آن بیشتر دیوارهای آستان کاظمین تخریب شد). (41) و نیز به سیل سال 614 قمری (42) میتوان اشاره کرد.
با توجه به این که تعدادی از این حوادث در دوره الناصرلدین الله (خلافت: 575- 622) رخ داده است و با توجه به این که او علایق شیعی آشکار داشته و تاریخنگاران اقدامات عمرانی متعددی برایش گزارش دادهاند؛ میتوان تصور کرد که به آستان کاظمین در دوره وی توجه گردیده و دست کم پس از حوادث طبیعی نظیر طغیان آب دجله، بازسازی شده باشد. ظاهراً سماوی با در نظر گرفتن همین مسأله، از ساخت دو صندوقچه چوبی طلاکاری برای قبرهای مطهر دو امام و دیگر اقدامات عمرانی در این آستان در سال 575 قمری (چند سال پس از سیل سال 569 ق) و نیز بازسازی آستان پس از سیل سال 514 قمری سخن گفته است. (43)
در دوره الظاهر بأمرالله عباسی (خلافت: 622 - 623 ق)، گنبد آستان مقدس کاظمین در یک آتش سوزی سوخت. لذا وی بازسازی آن را آغاز کرد؛ اما پیش از این که آن را به پایان برساند، از دنیا رفت و جانشین و فرزندش المستنصربالله (خلافت؛ 623 - 640 ق) کار وی را تکمیل کرد. (44) از دوره این خلیفه عباسی، صندوقچه چوبی نفیس قبر امام کاظم (علیه السلام) باقی مانده که با کتیبههای زیبایی به خط نسخ و کوفی تزیین یافته و حاوی نام المستنصر و تاریخ 624 قمری است. این صندوقچه، تنها نمونه از صندوقچههای کهن موجود بر قبور ائمه (علیهم السلام) در عراق است که خوشبختانه تا امروز باقی مانده و در حال حاضر در ساختمان «دارالآثار العربیة» (موزه آثار اسلامی) در بغداد نگهداری میشود. (45) قاعدتاً صندوقچه مشابه دیگری نیز بر قبر امام جواد (علیه السلام) قرار داشته که المستنصربه همراه صندوقچه قبر امام هفتم، پس از آتشسوزی بارگاه کاظمین (علیه السلام) در دوره پدرش الظاهر عباسی، روی قبور شریف نصب کرده است.
رود دجله در ماه شوال سال 646 قمری، بار دیگر طغیان کرد و سیلاب بزرگی به وجود آورد که در جریان آن، بخشی از دیوارهای آستان کاظمین فروریخت. (46)
به دنبال استمرار این بارندگیها، در ماه ذیالحجه همان سال، سیلاب سهمگینترین جاری شد که تمام بغداد را به زیر آب برد و در نتیجه آن، حصارها و اتاقهای اطراف حرم کاظمین ویران شد و سیلاب چنان بارگاه مطهر دو امام را فرا گرفت که فقط گنبد بنا بیرون از آب باقی ماند. (47)
پس از این خرابیها، در سال 647 قمری خلیفه عباسی دستور بازسازی حصار حرم مطهر را صادر کرد. به نوشته الحوادث الجامعة، کارگران هنگام بازسازی دیوارها، به ظرفی سفالین برخوردند که در آن هزار درهم قدیمی وجود داشت. بخشی از این سکهها یونانی و دارای تصاویر بود و بخش دیگری در سال 132 قمری در بغداد و بخش دیگری نیز مقارن همان تاریخ در شهر «واسط» ضرب شده بود. خلیفه عباسی بعد از اطلاع از این موضوع، دستور داد که بهای آنها را صرف بازسازی حرم مطهر کنند. بنابراین مردم بخشی از این سکهها را به بالاترین قیمت خریدند و بخش دیگری نیز به بزرگان اهدا شد و آنان در عوض، مبالغی معادل بیشتر از آن چه هدیه گرفته بودند، به آستان کاظمین بخشیدند. (48)
در سال 656 قمری، مغولان به بغداد حمله نمودند و این شهر را اشغال کردند. در جریان این حمله، بسیاری از مساجد و زیارتگاههای این شهر همچون مسجد جامع خلیفه و مشهد موسی بن جعفر (علیه السلام) و نیز قبور خلفای عباسی در محله «رصافه» به آتش کشیده شد. (49) اما طولی نکشید که عمادالدین عمر بن محمد قزوینی که به نیابت امیر قراقای تعیین شده بود، مسجد خلیفه و بارگاه کاظمین را بازسازی کرد. (50)
درباره بازسازیها و اقدامات عمرانی صورت گرفته در دوره آل جلایر، آگاهیهای کمتری از منابع موجود به دست میآید. مرحوم سماوی طبق معمول و بدون اشاره به منابع خود، جزئیات بازسازی مفصل این استان در دورهی سلطان اویس جلایری را بیان کرده است. به نوشته وی، سلطان اویس در سال 769 قمری، مشهد کاظمین را بازسازی کرد و دو گنبد و دو مناره ساخت و دستور داد دو صندوقچه از سنگ مرمر روی قبرهای شریف دو امام نصب کردند. او همچنین رواق و رباطی را که در صحن مطهر بود، بازسازی کرد و اموالی را میان خادمان و متولیان حرم و سادات علوی ساکن آن جا توزیع نمود. (51)
آستان کاظمین از آغاز دوره صفوی تا آغاز دوره قاجار
با تأسیس دولت صفوی، مرحله جدیدی در تاریخ معماری عتبات عالیات عراق آغاز شد و پادشاهان این دوره، اقدامات متعددی برای توسعه ساختمانی بارگاههای مطهر انجام دادند. شاه اسماعیل مؤسس سلسله صفویه، پس از تصرف عراق در سال 914 قمری، به زیارت قبور امامان معصوم (علیهم السلام) شتافت و نجاران و خاتمکاران هنرمند و چیره دست را مأمور به ساخت شش صندوقچه خاتم نفیس برای نصب بر قبور ائمه (علیهم السلام) نمود. (52)به دستور شاه، گنبد بزرگ و جدیدی بر سر قبرهای دو امام احداث شد. بوداق منشی قزوینی در این باره مینویسد:
"فرمان قضا جریان نافذ گشت که بر سر قبر امام موسی کاظم و امام محمد تقی (علیه السلام)، عمارتی عالی بنا کنند. استادان چابک دست از اطراف آوردند و در آن جا عمارت عالی ساخته شد. همین گنبد اتمام یافت، باقی ناتمام ماند. (53)"
نویسنده گلشن خلفا نیز نقل کرده که شاه اسماعیل، ساخت بارگاه امامین و نیز مسجد جامع را آغاز کرد؛ اما موفق به تکمیل آن نشد. لذا پس از وی، سلطان سلیمان قانونی دستور تکمیل اقدامات وی را صادر کرد. (54)
در دوره شاه اسماعیل، همچنین مسجد جامع مجلل و باشکوهی با 76 ستون آجری در ضلع شمالی حرم امامین جوادین (علیهما السلام) ساخته شد که ساختمان آن تا امروز سالم باقی مانده است. (55) در واقع چارچوب اصلی حرم مطهر، از آثار دوره شاه اسماعیل به شمار میآید و توسعهها و بازسازیهای دورههای بعدی، بر محور ساخت و سازهای دوره وی صورت گرفته است. با بررسی آثار هنری و کتیبههای کاشی باقی مانده از این دوره نیز به برخی تواریخ و ابعاد توسعه ساختمانی این دوره میتوان پی برد.
محمود شکری الالوسی در کتاب مساجد بغداد، به کتیبهای بر دیوار مسجد اشاره کرده که بر اساس آن، ساختمان آن به دستور شاه اسماعیل در ششم ربیعالثانی سال 926 قمری ساخته شده است. (56) از جمله در قسمت بیرونی دیوار رواق شرقی در ایوان باب المراد، کتیبهای کاشی به این تاریخ وجود دارد که در آن شاه اسماعیل را بانی این بارگاه مقدس یاد کرده است. همچنین در گرداگرد دیوارهای داخلی حرم مطهر، در ارتفاع دو متری از سطح زمین، کتیبهای کاشی حاوی آیات مبارکه سورههای دهر، نبأ و سه آیه آخر سوره زمر وجود دارد که در پایان آن، تاریخ 935 قمری ذکر شده است. این تاریخ، نشان میدهد که ساخت و ساز بارگاه کاظمین، پس از مرگ شاه اسماعیل و در زمان شاه طهماسب صفوی پایان یافته است. (57)
همچنین از دوره شاه اسماعیل، دو صندوقچه چوبی و خاتمکاری زیبا و نفیس بر روی قبرها باقی مانده که بر اساس کتیبههای روی آنها، به دستور این شاه ساخته شده و تاریخ ساخت آنها ماه رمضان 926 قمری است. (58)
از دیگر آثار باقی مانده، سه لنگه از درهای چوبی خاتمکاری حرم است که تاریخ ندارد، اما از نظر شیوهی تزئینات و نوع کتیبههای آن، شبیه صندوقچههای روی قبر است. این درها به علت کهنگی از جای خود برداشته شدهاند و امروزه در موزهی آثار عربی (اسلامی) بغداد به شمارههای 7146 و 7147 و 7148 نگهداری میشوند و درهایی از طلا و نقره در حرم مطهر جایگزین آنها شده است. (59)
پادشاهان عثمانی نیز در دورههای تسلط خود بر عراق، آثاری از خود در عتبات عالیات به جا گذاشتهاند. برای مثال، در داخل مسجد جامع صفوی واقع در ضلع شمالی آستان، منبر آجری قدیمی زیبایی از آثار دوره سلطان سلیمان قانونی وجود دارد که روی آن تاریخ 956 قمری به چشم میخورد. (60) همچنین در سال 978 قمری، مصادف با دوره پادشاهی سلطان سلیم دوم عثمانی و دوره والیگری مرادپاشا بر بغداد، احداث مناره مسجد جامع کاظمین که در ضلع شمالی آستان واقع است، به پایان رسید و فضلی فرزند فضولی شاعر، اشعاری ترکی در ماده تاریخ آن سرود. (61) این اشعار در کتیبهای سنگی در بالای ورودی پلکان مناره در زاویه ایوان باب المراد ثبت شده است.
شاهعباس صفوی، در سال 1032 قمری وارد عراق شد و به زیارت عتبات عالیات مشرف گردید. (62) مرحوم سماوی اشاره کرده که به دستور شاه، برای نخستین بار ضریح فولادی محکمی برای قبور مطهر کاظمین ساخته شد؛ (63) اما در منابع تاریخی دوره صوفی، اشاره واضحی به ساخت ضریح در این دوره ملاحظه نشد.
از سوی دیگر، مرحوم شیخ عباس قمی در ذیل احوال شیخ جعفر کمرهای، شیخالاسلام اصفهانی پس از علامه مجلسی، اشاره کرده است که در سال 1115 قمری، شخصی به نام «محمودآقا تاجر»، به همراه کاروانی ده هزار نفره که اهل حرم سلطان و اعیان دولت نیز در آن حضور داشتند، ضریح مشبّک حرم کاظمین را به آن جا منتقل کرد. (64) به نوشته آل یاسین، این ضریح به دستور شاه عباس ساخته شده بود که به علت تیرگی روابط ایران و عثمانی، نصب آن سالها به تأخیر افتاد؛ (65) اما به نظر باید سخن مرحوم عباس فیض را پذیرفت که گفته است: ضریحی از فولاد در زمان شاه سلطان حسین صفوی، به این آستان مقدس اهدا شد و روی تربت شریف امامین نصب گردید. (66) و این قول مطابق با نوشته شیخ عباس قمی است.
از دیگر اقدامات عمرانی در آستان کاظمین در اواخر دوره صفوی، به بازسازی و مرمت سقفهای چوبی ایوانهای صحن این آستان مقدس به دستور حسن پاشا، والی عثمانی بغداد، در سال 1129 قمری میتوان اشاره کرد. (67)
در طول دوره حکومت سلسلههای افشاریه و زندیه در ایران و تثبیت حاکمیت عثمانیها بر عراق، در منابع تاریخی به پروژههای عمرانی بزرگی در آستان کاظمین اشاره نشده است. نادرشاه افشار در زمان تصرف بسیار کوتاه مدت بغداد در سالهای 1145- 1146 قمری، دستور داد گنبد امام علی (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) مانند گنبد امام رضا (علیه السلام) در ایران طلاکاری شود؛ (68) اما اقدامات عمرانی از وی در بارگاه کاظمین گزارش نشده است.
آستان کاظمین از دوره قاجار تا حال حاضر
با روی کار آمدن قاجاریان در ایران، اقدامات عمرانی گستردهای در عتبات عالیات آغاز شد. در سال 1207 قمری، به دستور آقا محمد خان قاجار، کار بازسازی حرم کاظمین و تکمیل کارهای صفویان در آن مکان مقدس، آغاز شد؛ از جمله: بازسازی سه گلدسته بزرگ از گلدستههای چهارگانهای که در روزگار صفویان ارتفاع آنها بیشتر از بام حرم نبود و گلدسته چهارم نیز در روزگاران سلطان سلیم تکمیل شده بود. دیگر، ساختن صحن وسیعی بود که از سه جهت شرقی، غربی و جنوبی، حرم را در بر میگرفت و جهت شمالی آن به مسجد متصل بود. (69)با مرگ آقا محمدخان و آغاز سلطنت فتحعلی شاه، کارهای عمرانی مربوط به آستان کاظمین ادامه یافت؛ از جمله درون دو گنبد و دیوارهای حرم از داخل آینهکاری شد و پوشش بیرونی دو گنبد و گلدستههای چهارگانه کوچک طلاکاری گردید. در میان اشعار ثبت شده در کتیبههای باقی مانده بر گنبد آستان، ماده تاریخ «گنبد موسی بن جعفر به جهان زرین شد» به چشم میخورد که معادل سال 1229 قمری است و تاریخ پایان طلاکاری گنبد را میرساند. (70) اما مرحوم عباس فیض اشاره کرده که طلاکاری گنبد کاظمین در زمان آقا محمد خان قاجار صورت گرفت و ماده تاریخ آن کلمه «تاریخ»، معادل سال 1211 قمری است. (71)
سلطان محمود دوم عثمانی در سال 1255 قمری، پرده ابریشمی گلدوزی نفیسی به حرم کاظمین اهدا کرد که پیشتر روی قبر مطهر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار داشت. این پرده در شب قدر روی قبر نهاده شد و ماده تاریخ آن را عبارت «جاؤوا بأشرف سترٍ» ساختند. شاعران مشهور عراقی همچون عبدالغفار اخرس و عبدالباقی عمری نیز بدین مناسبت اشعار زیبایی سرودند. (72)
در همین سال، با سرمایه منوچهرخان معتمدالدوله (درگذشته 1260 ق)، حاکم لرستان، خوزستان و اصهفان، ایوان جنوبی حرم طلاکاری شد. (73) سلیم پادشاه در سال 1269 قمری، مقبره ویران معروف به «فرزندان کاظم» را بازسازی کرد که در وسط صحن آستان نزدیک به زاویه جنوب شرقی آن قرار داشت، و دو شاعر مشهور عراقی، شیخ جابرالکاظمی و عبدالباقی عمری، در ستایش این اقدام قصیدهسرایی کردند. (74)
شیخ عبدالحسین تهرانی معروف به «شیخ العراقین» در سال 1270 قمری، به دستور ناصرالدین شاه (1264 - 1313 ق)، به عراق رفت تا بر اجرای طرح عمرانی وسیعی نظارت کند که شامل بازسازی و زیباسازی ساختمانهای عتبات بود. کارهای عمرانی آستان کاظمین، در سال 1281 قمری و پس از پایان اقدامات عمرانی در کربلا و سامرا آغاز شد. از جمله کارهایی که در کاظمین انجام گردید، محکمسازی پایهها و بازسازی نمای بیرونی دیوار حرم و کاشیکاری آن بود.
همچنین دو دکه بزرگ، جلو دو ضلع جنوبی و شرقی حرم با نمایی از سنگ مرمر ساخته شد. دکه شرقی که بعدها با سقف چوبی مبتنی بر 22 ستون پوشیده گردید، به «طارمة باب المراد» نامیده شد. ایوان بزرگ واقع در وسط این دکه، از طلاهای باقی مانده از طلاکاری گنبد آستان امامین عسکریین (علیهما السلام) طلاکاری گردید. در فاصله سالهای 1284 و 1285 قمری، کار ساختن سقف برای دکه واقع در ضلع جنوبی حرم، با سرمایه حاج حسین چَرچَفچی بغدادی آغاز شد. پیش از این، در سال 1281 قمری، نخستین درِ نقرهکوب به آستان مقدس اهدا و میان رواق جنوبی و گنبدخانه نصب گردید. در سال 1284 قمری نیز دو درِ نقرهکوب دیگر اهدا شد که یکی را حاج سید میرزا بابا اصطهباناتی تقدیم کرد و میان رواق جنوبی و ایروان قبله نصب شد؛ و دومی را محسن خان پسر عبدالله خان تقدیم کرد که میان رواق شرقی و گنبدخانه نصب شد. مجموع اقدامات عمرانی فوق در سال 1285 قمری به پایان رسید. (75)
ناصرالدین شاه در سفر به عتبات عالیات، در تاریخ چهاردهم شعبان 1287 قمری به زیارت کاظمین مشرف شد. جمعیت زیادی از مردم و علمای شیعه با تجمع در این آستان، از وی استقبال باشکوهی به عمل آوردند. (76) وی در سفرنامه خود، توصیف مختصری از آستان کاظمین و وضعیت بنای آن در زمان بازدید آورده و دوباره اقدامات خود در این آستان نوشته است:
"دو طرف گنبد مطهر را که به خرج من، شیخ عبدالحسن [عبدالحسین] تهرانی مرحوم، ایوان و ستون و سقف ساخته و کاشیکاریهای خوبی کرده است... از خشتهای طلای گنبد مطهر عسکریین (علیه السلام) هم خیلی زیاد آمده است. مشغول طلا کردن ایوانهای کاظمین هستند. (77)"
فرهاد میرزای قاجار در سال 1294 قمری، چهارمین درِ نقرهکوب را به حرم مطهر اهدا کرد که میان رواق و دکه شرقی نصب شد. حسامالسلطنه قاجار در سال 1296 قمری، و پس از وی عباس میرزا، مخارج بازسازی و جایگزین کردن خشتهای طلای فرسوده شده گنبد و منارههای آستان را تأمین کردند. (78)
فرهاد میرزا معتمدالدوله، عموی ناصرالدین شاه در اواخر قرن سیزدهم هجری، هزینه توسعه صحن و کارهای عمرانی دیگری را در آستان کاظمین پذیرفت و دو نفر از تاجران کاظمین به نامهای حاج عبدالهادی و حاج مهدی استرآبادی را مأمور اجرای این کارها نمود. این اقدامات شامل موارد زیر بود:
1. ساختن زیرزمینهای منظم در صحن و ایوانها و حجرهها برای دفن اموات؛
2. طلاکاری منارهها بزرگ چهارگانه، از محل اذان مؤذن تا نوک آنها؛
3. ساخت حصار بلند و دو طبقه در اطراف صحن که طبقه اول شامل حجرهها و ایوانچههایی بود؛
4. ایجاد دو پایه در طبقه دوم صحن، روی در ورودی اصلی در ضلع شرقی و جنوبی صحن، برای نصب دو ساعت بزرگ.
عملیات ساختمانی طرح توسعه صحن، در هفدهم ذیالقعده 1296 قمری آغاز شد و در هفدهم ربیعالاول 1301 قمری به پایان رسید. پس از پایان کار و افتتاح صحن، جشن بزرگی به مدت سه روز برگزار شد و شاعران شیعه نظیر شیخ جابرالکاظمی، سید حیدر حلی، شیخ جعفر شروقی و شیخ سلمان آل نوح، اشعار و قصایدی بدین مناسبت سرودند. (79)
در سال 1309 قمری، در دوره ولایت حاج حسن پاشا، والی عثمانی بر بغداد، یک تار موی منسوب به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از دربار پادشاه عثمانی در استانبول به آستان کاظمین اهدا شد و بدین مناسبت جشن بزرگی در آستان مقدس برگزار گردید و سید جعفر حلّی، شاعر شیعه، قصیدهای در این باره سرود. (80)
در سال 1314 قمری، پنجمین درِ نقرهکوب به حرم اهدا شد و میان روضه منوره و رواق شرقی نصب گردید. اهدا کننده این در، حاج محمد جواد فرزند حاج محمد تقی شوشتری بود. در سال 1320 نیز شاهزاده امیر تومان از رجال دولت ایران، رواق جنوبی حرم را آینهکاری کرد. تزیین و آینهکاری رواق شرقی نیز در سال 1321 قمری پایان یافت و مخارج آن را علاءالدوله قاجار (مقتول در 1329 ق) تأمین کرد. (81)
درباره این که چه زمانی ضریح فولادی نصب شده بر قبور دو امام هفتم و نهم، با ضریح نقرهکوب تعویض گردید، نویسندگان با یک دیگر اختلاف نظر دارند. سید علی موجانی بدون اشاره به منبع خود از نصب ضریح طلای ساخته شده از سوی امنای دولت ایران بر تربت شریف امامین خبر داده است. (82) همو در جای دیگری، از دستور ناصرالدین شاه برای نصب ضریح نقره به جای ضریح فولادی، در سال 1282 قمری سخن گفته است. (83) نویسنده دیگری نیز اظهار داشته که در سال 1283 قمری به دستور ناصرالدین شاه، برای اولین بار ضریحی از نقره جایگزین ضریح فولادی دوره صفوی گردید. (84) در حالی که شاه پس از این تاریخ از بارگاه کاظمین بازدید کرده، ضریح روی قبر را ضریح بزرگ فولادی توصیف نموده است. (85) و هیچ سخنی از دستور یا اراده خود مبنی بر تعویض ضریح این آستان به میان نیاورده است.
اما چیزی که میتوان به درستیِ آن اطمینان حاصل کرد، آن است که نخستین ضریح مشبک نقرهپوش، در روز پنجشنبه هفدهم جمادیالثانی سال 1324 قمری، بر تربت شریف دو امام نصب گردید. این ضریح با هزینه سلطان بیگم دختر میرزا ابوالحسن خان مشیرالملک و با تلاش حاجی میرزا محمد کاظم طباطبایی اصفهانی ناظم التجّار (در گذشته 1325ق) ساخته شد. تاریخ آغاز ساخت این ضریح سال 1323 و پایان آن سال 1324 قمری، و طول وعرض آن 6/74× 5/17 متر بود. (86)
بعدها بخشهایی از این ضریح، به علت فرسودگی مرمت و تعویض شد و این تعمیرات در سال 1359 قمری به پایان رسید. در سال 1385 قمری نیز کتیبهای قرآنی به عرض 24 سانتیمتر در بالای پنجرههای ضریح نصب گردید که روی آن دو سوره «دهر» و «فجر» با خطوط طلایی نگاشته شد. همچنین پوشش نقرهای تاج بالای ضریح، در سال 1378 قمری با پوشش طلا تعویض گردید. (87)
در سال 1326 قمری، رواق شمالی و غربی حرم مطهر با هزینه حاج عباس علیاف فرزند حاج لطفالله، آینهکاری گردید و در سال 1327 قمری، ششمین در نقرهکوب آستان کاظمین که یکی از اعیان کرمانشاه به نام امینالدوله اهدا نموده بود، میان روضه منوره و رواق غربی نصب شد. در سال 1332 عملیات ساختمانی دکه غربی که از سال 1321 قمری آغاز شده بود، به پایان رسید و علما و شعرای کاظمین، از جمله شیخ محمد مهدی مرایاتی، شیخ راضی آلیاسین و شیخ محمد سماوی، اشعاری در ماده تاریخ آن سرودند. (88)
در سالهای پس از سقوط رژیم بعث عراق، طرح توسعهای برای آستان مقدس کاظمین تصویب شد که شامل احداث صحن وسیعی در ضلع شمالی بنای کنونی آستان است. اجرای این پروژه در زمستان سال 2008 میلادی / 1386 شمسی توسط تولیت آستان کاظمین آغاز شد و شامل دو مرحله بود: مرحله نخست شامل ساخت یک صحن وسیع و حصار پیرامون آن است که پس از ده ماه از آغاز آن به پایان رسید. مرحله دوم نیز شامل تأسیسات و نیز سنگفرش کردن و پوشش نماها با سنگ مرمر بود. مساحت صحن جدید هفت هزار متر مربع است که پنج هزار متر مربع آن به فضای آزاد صحن و دو هزار متر مربع نیز به حجرهها و ایوانهای اطراف آن اختصاص دارد. این صحن دارای سه ورودی بزرگ در سه ضلع شمالی، شرقی و غربی و دو ورودی جانبی در طرفین ورودی اصلی شمالی و دو ورودی دیگر نیز در دو ضلع جنوبی (به سمت صحن اصلی آستان کاظمین) است. در گرداگرد صحن، 44 ایوانچه و 44 حجره وجود دارد و در زیر آن نیز زیرزمین وسیعی احداث شده که دارای اتاقها، راهروها و یک شبستان وسیع است. مساحت شبستان زیر صحن پنجهزار و مساحت اتاقها و راهروهای اطراف آن دو هزار متر مربع است. در ضلع شمالی صحن نیز ساختمانی احداث شده که بناهایی از قبیل مجتمع فرهنگی، موزه، سالن اجتماعات، مهمانسرا، کتابخانه و مدرسهی علوم دینی را در برگرفته است.
نتیجه
نویسندگان پیشین درباره روند بازسازی و توسعه بارگاه امامین جوادین (علیهما السلام) تا نیمه نخست سده پنجم هجری، با قاطعیت سخن گفته و گاه زمانهای دقیقی را برای توسعه و بازسازیهای آستان تعیین کرده و رجال و حاکمانی را به عنوان بانیان و عالمان آن نام بردهاند. در حالی که از منابع تاریخی موجود، صرفاً چنین استفاده میشود که این آستان مقدس، دارای ساختمان و زیارتگاه شیعیان بوده است. در واقع تنها با توجه به برخی قراین جانبی (از جمله اهتمام آلبویه به حرمین نجف و کربلا و به خاکسپاری چند تن از حاکمان آل بویه در آستان کاظمین) میتوان حدس و گمانهایی در این باره مطرح نمود.اما درباره تحولات بارگاه امامین جوادین (علیهما السلام) از نیمه دوم سده پنجم تا نیمه دوم سده هفتم هجری، با توجه به نگارش منابع تاریخی مهم در این دوره، گزارشهای بیشتر و مفصلتری به دست میآید. با استناد به این منابع، میتوان نام حاکمانی را مشخص نمود که به بازسازی آستان کاظمین اهتمام داشتهاند. و تواریخ دقیقی را برای تحولات معماری این بارگاه و حتی بلایای طبیعی و انسانی آن میتوان تعیین کرد. بنابراین، از امیر شرفالدوله مسلم بن قریش، و پس از وی مجدالملک براوستانی قمی، باید در شمار نخستین رجال و امرایی نام برد که در نیمه دوم سده پنجم هجری، به اقدامات عمرانی در آستان کاظمین دست زدهاند.
همچنین میتوان گفت: در دوره متأخر عباسی، به این آستان به طور فزایندهای توجه گردیده و خلفای عباسی به بازسازی آن اهتمام داشتهاند و برخی از آنان، هم چون المستنصربالله، از خود آثار هنری مهمی (نظیر صندوقچه قبر امام کاظم (علیه السلام) که تا امروز باقی مانده است) به یادگار گذاشتهاند. اما درباره تاریخچه این آستان مقدس در فاصله سقوط خلافت عباسی تا آغاز سده دهم هجری، به علت کمبود اسناد و مدارک تاریخی، آگاهیهای مفصل و دقیقی در اختیار نداریم.
روی کار آمدن صفویان در ایران، مرحله جدیدی را در تحول معماری بارگاه کاظمین رقم زد. در دوره شاه اسماعیل طرح توسعه آستان کاظمین آغاز گردید و بناهای معماری مهمی مانند مسجد جامع کاظمین در مجاورت این آستان ساخته شد. شواهد هنری و معماری باقی مانده، نشان میدهد که هسته مرکزی حرم مطهر کاظمین (علیهما السلام) در شکل امروزی آن، از همین دوره است. در مرحله پس از تثبیت حاکمیت عثمانیها بر عراق نیز پادشاهان و والیان عثمانی گاهی اقداماتی در این آستان مقدس صورت دادند.
این آستان در دوره قاجار شاهد تحولات معماری چشمگیر دیگری بود. ساختمان کنونی صحن و ایوانها از آثار این دوره به شمار میآید. اقدامات مهمی هم چون طلاکاری گنبد و ایوانها، آینهکاری سقف حرم و رواقها، احداث برجهای ساعت، نصب درهای نقرهکوب حرم مطهر و نصب ضریح مشبک نقرهپوش در این دوره انجام شده است. در واقع، این تحولات به طور عمده، ناشی از اهتمام پادشاهان قاجار و رجال دینی و سیاسی و بازرگانان ایرانی است که در این زمینه به طور خاص، باید از نقش قابل توجه فرهاد میرزا معتمدالدوله، عموی ناصرالدین شاه یاد کرد.
نمایش پی نوشت ها:
1. دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه تهران.
2. یاقوت حموی، معجمالبلدان، ج5، ص 163.
3. نک: تاریخ بغداد، ج1، ص 444.
4. همان، حموی، ج3، همان، ص 374.
5. همان، ج1، ص 444.
6. محمد حسن آل یاسین، تاریخ المشهد الکاظمی، ص 11.
7. مصطفی جواد، الکاظمیة قدیماً، موسوعة العتبات المقدسة، ج9، ص 23.
8. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، ج4، ص 510.
9. شیخ مفید، الارشاد الی معرفة حججالله علی العباد، ج2، ص 243.
10. آل یاسین، همان، ص 11.
11. حموی، همان، ج5، ص 163.
12. طبری، همان، ج4، ص 510.
13. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 418؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج1، ص72.
14. علی بن الحسین مسعودی، اثبات الوصیة، ص 201.
15. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص 313- 315.
16. همان، ص 314؛ شیخ طوسی، تهذیبالاحکام، ج6، ص 83.
17. نک: مسعودی، ص 227.
18. برای مثال، نک: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج9، ص 577؛ ج10، ص 91 و 609؛ ج12، ص 130 و 332؛ ابن خلّکان، وفیّات الاعیان، ج4، ص 420.
19. حموی، همان، ج1، ص 306.
20. ابناثیر، ج10، ص 470؛ ابن ساعی، تاریخ ابن الساعی، ص 93و 143 و 159 و 240؛ ابن فوطی، الحوادث الجامعة، ص 86 و 160 و 190؛ ابن خلّکان، ج4، ص 419؛ ج5، ص 396.
21. ابن ساعی، همان، ص 150 و 184؛ ابن فوطی، همان، ص 91 و 165 و 183.
22. یاقوت حموی، معجمالادباء، ج4، ص 1786.
23. آل یاسین، همان، ص 24 (به نقل از: صدی الفؤاد).
24. ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم، ج14، ص 198؛ ابنخلکان ، همان، ج1، ص 176.
25. ابناثیر، همان، ج8، ص 694.
26. همان، ص 704 و 705.
27. آلیاسین، همان، ج2، ص 25 (به نقل از: صدی الفؤاد).
28. ابن اثیر، همان؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، ص 32.
29. برای آگاهی از جزئیات دفن این دو، نک: ابن اثیر، همان، ج9، ص 516- 517 و 526.
30. ابناثیر، همان، ج9، ص 561.
31. همان، ص 577.
32. آل یاسین، همان، ص 29.
33. ابنفوطی، همان، ص 79.
34. ابناثیر، همان، ج10، ص 90- 91.
35. همان، ص 156؛ سبط ابنجوزی، مرآة الزمان فی تواریخ الاعیان، ج19، ص 407.
36. عبدالجلیل رازی قزوینی، النقض، ص 236.
37. آلیاسین، همان، ص 30.
38. ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک والامم، ج17، ص 217؛ الکامل، ج10، ص 609.
39. نک: تاریخ دمشق، ص 328.
40. ابناثیر، همان، ج10، ص 248.
41. ابنجوزی، همان، ج18، ص 205- 206.
42. همان، ج11، ص 332.
43. آلیاسین، همان، ص 32 و 33.
44. ابن طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیة، ص 329.
45. برای آگاهی بیشتر از ویژگیهای هنری صندوقچه، نک: آلیاسین، همان، ص 35 و 36.
46. ابنفوطی، همان، ص 181.
47. همان، ص 183.
48. همان، ص 190.
49. رشیدالدین فضلالله همدانی، جامعالتواریخ، ج2، ص 1017.
50. همان، ص 1019.
51. خواندمیر، حبیبالسیر فی اخبار افراد البشر، ج4، ص 494 - 496.
52. آلیاسین، همان، ص 52 و 53.
53. بوداق منشی قزوینی، جواهر الاخبار، تصحیح: محسن بهرامنژاد، ص 124.
54. عباس العزاوی، تاریخ العراق بین احتلالین، ج4، ص 34.
55. برای آگاهی بیشتر درباره این مسجد، نک: عباس فیض، تاریخ کاظمین و بغداد، ص 250.
56. العزاوی، همان.
57. آلیاسین، همان، ص 57 و 61.
58. برای آگاهی از توصیف هنری صندوقچهها، نک: فیض، همان، ص 44.
59. آلیاسین، همان، ص 79.
60. فیض، همان، ص 250.
61. العزاوی، تاریخ العراق بین احتلالین، ج4، ص 114.
62. اسکندر بیگ ترکمان، تاریخ عالم آرای عباسی، ج3، ص 1004.
63. آلیاسین، همان، ص 89.
64. عباس، قمی، الفوائد الرضویة فی احوال علماء المذهب الجعفریة، ج1، ص 142.
65. آلیاسین، همان، ص 89.
66. فیض، همان، ص 45.
67. السویدی البغدادی، حدیقة الزوراء فی سیرة الوزراء، ص 147- 148.
68. عبدالکریم (؟)، در رکاب نادرشاه یا سفرنامه عبدالکریم، ترجمه: محمود هدایت، ص 39، تهران: چابخانه سپهر، 1322.
69. آل یاسین، همان، ص 92. گفتنی است ناصرالدین شاه نیز به طلاکاری آستان کاظمین به دست آقا محمدخان اشاره کرده است. (نک: شهریار جادهها: سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات، ص 96).
70. آلیاسین، همان، ص 93.
71. فیض، همان، ص 47.
72. آل یاسین، همان، ص 94- 97.
73. همان، ص 94.
74. همان، ص 99 و 100.
75. همان، ص 104- 106.
76. آلیاسین، همان، ص 113 و 114.
77. شهریار جادهها: سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات، ص 96.
78. آلیاسین، همان، ص 114.
79. آلیاسین، همان، ص 117- 119. آل یاسین متن کامل اشعار شعرای فوق را نقل کرده است. (نک: همو، ص 119- 134).
80. آلیاسین، همان، ص 135.
81. آلیاسین، همان، ص 136 و 141.
82. سید علی موجانی، بازسازی تاریخ فراموش شده عتبات عالیات عراق، ص 156.
93. موجانی، همان، ص 199.
94. حسین ایزدی، «تاریخچه حرم کاظمین (علیهما السلام)، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم (علیه السلام)، ص 555.
85. شهریار جادهها: سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات ، ص 96.
86. آلیاسین، همان، ص 141 و 142 و 154.
87. همان، ص 154 و 157.
88. همان، ص 145 و 146.
نمایش منبع ها:
الف) عربی
آلیاسین، محمد حسن، تاریخ المشهد الکاظمی، چاپ اول، بغداد، مطبعة المعارف، 1387 ق/ 1967 م.
ابن اثیر جزری، الکامل فیالتاریخ، بیروت: دارصادر، 1399 ق/ 1979م.
ابنجوزی، عبدالرحمان بن علی، المنتظم فی تاریخ الملوک والأمم، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، 1412 هـ ق/ 1992 م.
ابن خلّکان، احمد بن محمد، وفیّات الاعیان، تحقیق: احسان عباس، بیروت: دارصادر.
ابن ساعی، علی بن انجب، تاریخ ابن الساعی، الجزء التاسع، چاپ اول، تحقیق: محمد عبدالله القدحات، عَمّان: دارالفاروق، 1431 ق/ 2010 م.
ابن طقطقی، الفخری فی الآداب السلطانیة والدول الاسلامیة، محمد بن علی، بیروت: دارصادر.
ابنفوطی، عبدالرزاق بن احمد، الحوادث الجامعة و التجارب النافعة فی المائة السابعة، تحقیق: مهدی النجم، بیروت: دار الکتب العلمیة، 1424ق / 2003 م.
ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، چاپ اول، تصحیح: بهراد الجعفری، تهران: صدوق، 1375 ش.
ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، تحقیق: سید احمد صقر، چاپ دوم، بیروت: مؤسسة الاعلمی، 1408ق / 1987 م.
جواد، مصطفی، «الکاظمیة قدیماً»، موسوعة العتبات المقدسة، چاپ دوم، جعفر الخلیلی، بیروت: مؤسسة الاعلمی، 1407 ق/ 1987 م، ج9 (قسم الکاظمین).
حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم الادباء (ارشاد الاریب الی معرفة الادیب)، چاپ اول، تحقیق: احسان عباس، بیروت: دارالغرب الاسلامی، 1993 م.
حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البدان، بیروت: دارصادر، 1397 ق/ 1977م.
خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد (تاریخ مدینة السلام)، چاپ اول، تحقیق: بشّار عوّاد معروف، بیروت: دارالغرب الاسلامی، 1422 ق/ 2001 م.
سبط ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، مرآة الزمان فی تواریخ الاعیان، دمشق: دار الرسالة العالمیة، 1434 ق/ 2013 م.
السویدی البغدادی، عبدالرحمان بن عبدالله، حدیقة الزوراء فی سیرة الوزراء، تحقیق: عماد عبدالسلام رئوف، بغداد: المجمع العلمی، 1423ق / 2003 م.
شیخ صدوق، محمد بن علی قمی، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، تصحیح، سید مهدی حسینی لاجوردی، تهران: انتشارات جهان.
شیخ طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الاحکام، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران: دار الکتب الاسلامیة، 1390 ق.
شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الارشاد الی معرفة حججلله علی العباد، تحقیق: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، بیروت: مؤسسة آل البیت (علیهم السلام) لإحیاءالتراث، 1416 ق/ 1995 م.
طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم والملوک (تاریخ الطبری)، چاپ دوم، بیروت: روائع التراث العربی، 1387ق.
العزاوی، عباس، تاریخ العراق بین احتلالین، مطبعة التفیص الاهلیة، 1357ق / 1939م.
قمی، عباس، الفوائد الرضویة فی احوال علماء المذهب الجعفریة، قم: بوستان کتاب، 1385.
مسعودی، علی بن الحسین، اثبات الوصیة، قم: مطبعة الصدر، 1417 ق/ 1996م.
ب) فارسی
ایزدی، حسین، «تاریخچه حرم کاظمین (علیهما السلام)، مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام کاظم (علیه السلام)، انجمن تاریخپژوهان حوزه علمیه قم، قم: مرکز مدیریت حوزههای علمیه، 1392.
ترکمان، اسکندربیگ، تاریخ عالمآرای عباسی، زیر نظر: ایرج افشار، تهران: امیرکبیر، 1382.
خواندمیر، غیاثالدین، حبیبالسیر فی اخبار افراد البشر، زیر نظر: محمد دبیرسیاقی، تهران: خیام، 1380.
رازی قزوینی، عبدالجلیل، النقض (بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض)، چاپ اول، تصحیح: میرجلال الدین محدّث ارموی، قم: سازمان چاپ ونشر دارالحدیث، با همکاری کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلام، 1391.
عبدالکریم، در رکاب نادرشاه یا سفرنامه عبدالکریم، ترجمه: محمود هدایت، تهران: چاپخانه سپهر، 1322.
فیض، عباس، تاریخ کاظمین و بغداد، ج1، چاپخانه قم، بیتا.
منشی قزوینی، بوداق، جواهر الاخبار، چاپ اول، تصحیح: محسن بهرامنژاد، تهران: میراث مکتوب، 1378.
موجانی، سید علی، بازسازی تاریخ فراموش شده عتبات عالیات عراق، چاپ اول، تهران: مجمع جهانی اهل بیت (علیهم السلام)، 1389.
ناصرالدین شاه، شهریار جادهها: سفرنامه ناصرالدین شاه به عتبات، به کوشش: محمد رضا عباسی و پرویز بدیعی، تهران: سازمان اسناد ملی ایران، 1372.
همدانی، رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ، چاپ اول، تصحیح: محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، البرز، 1373.
مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام جواد (علیه السلام)، (1395)، قم: انجمن تاریخپژوهان حوزه علمیه قم، چاپ اول.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}